زهره نبی زاده

نوشتن یادداشت روزانه

یادداشت

امروز 6 بهمن ماه 1402 

یک روز عالی، احوالات  من مثل هوای بهاری دائم در تغییر است. جمعه شب است با بالا و پایین کردن سایت های گردشگری می خواستم احوالاتم را ثابت کنم. نشد. با حال جیبم جور نبود. رویایش را توی جیب آینده گذاشتم. شروع به نوشتن یادداشت روزانه کردم.

با نوشتن سعی کردم احوالم را ثابت کنم. نوشتن بهانه خوبی برای خارج شدن از توهمات است. می توانم به راه حلها فکر کنم و در مورد آنها بنویسم  اینکه چطور می توانم زندگی مورد علاقه ام را بسازم. نوشتن ذهن را فعال می کند. و به من یاد آوری می کند با قدرت شگفت انگیز ذهن می توانم خودم را کشف کنم. و به رویاهایم بال پرواز بدهم. 

مثل وقتی که برادران رایت رویای پرواز داشتند با کشیدن و نوشتن اطلاعاتشان توانستند آن را بسازند. و به رویای پروازشان بال پرواز بدهند آنها راه حلها را یکی یکی چک کردند تا به نتیجه دلخواه رسیدند.

من با نوشتن یادداشت های روزانه به رویای نویسنده شدنم بال پرواز می دهم. 

الان احوالاتم را چک کردم با چند خط پیش کلی متفاوت است و  هر ثانیه دارد بهتر می شود و دیدن هوای آفتابی بعد از باران، روحم را لطیف کرده و به ثبات رسیدم. 

من می توانم  هر لحظه شرایط زندگیم را تغییر دهم . مثل الان. همه چیز به کانون توجه من برمی گردد. به خودشناسی، به عمیق شدن در درونم به معاشرت با روحم برمی گردد. 

من دارم فراتر از مرزهای نیستی قدم برمی دارم چطوری؟ با نوشتن. 

من دارم با نوشتن زندگی کردن با خودم را می آموزم. چه تجربه ی شیرینی است. 

من دارم با نوشتن بلندای روحم را فتح می کنم. بلندای آن از مرتفع ترین قله ی جهان بیشتر است. 

من دارم با نوشتن به تنهایی می رسم. تنهایی من را به خودم نزدیک می کند. 

من دارم با نوشتن فکر می کنم. تفکر برای رشدم  لازم است.

من دارم با نوشتن مرزهای روح و جسمم را جابجا می کنم. 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *