زهره نبی زاده

یادداشت روزانه

یادداشت

امروز 6مهرماه 1402

یک روز پاییزی هوا با نسیم خنکش در صبحگاهان روحم را نوازش داد. ساعت 10صبح  به یک وبینار مقاله نویسی دعوت شدم.

دیروز وبینار اهل نوشتن شاهین کلانتری را خانم مبینا ملک زاده برگزار کرد.  موضوع وبینار مقاله نویسی بود. و از ما خواست در وبینارآموزشی اختصاصی خودش امروز شرکت کنیم. تا بیشتر با هم تعامل کنیم و یادبگیریم. و از اینکه شرکت کردم بسیار راضی هستم.

این موضوع برای من جذاب شده است. طی چند هفته ی گذشته مقاله نویسی را شروع کردم. مقالاتی در مورد شهود و نوشتن می نویسم.

 می خواهم جریان دریافت  الهامات را درک کنم. و بدانم چطوری می توانم واضح تر الهامات را دریافت کنم و در زندگی روزمره ام از آنها استفاده کنم.  نوشتن باید در متن زندگیم جاری شود. جریان نوشتن باید در وجودم شکوفا شود. همان طور که جولیا کامرون در کتاب حق نوشتن می گوید: می خواهم نوشتن جزئی از زندگیم شود.(نقل به مضمون) و زندگی را با قوانین ثابت جهان همراه کنم.

بهترین مرجع برای دریافت، درک الهامات و شهود قران است.

می خواهم مسیر خودشناسی، مسیر یادگیری و تاثیرپذیری من در نوشتن ثبت شود تا انگیزه ای قوی شود و هر زمان کم آوردم، می خواهم در جا بزنم یا منصرف شوم اینها را بخوانم و دوباره سوخت من برای حرکت رو به جلو باشد.

من جریان زندگی را در لحظه ثبت می کنم و با احساساتم رو راست هستم.

 به وبینار مقاله نویسی دعوت شده ام. من این را از قدمهای خداوند بسمت خودم می دانم،  الهامی برای رشد و پیشرفت.

 می خواهم در مورد مقاله نویسی بیشتر بدانم و عمیقتر درک کنم.

من از نوشتن به این سبک لذت می برم به من رهایی و آزادی می دهد. خودم هستم با افکارم که جاری روی صفحه می آیند. اینجا چارچوبی برای خلق شخصیتها ندارم آدمها، اشیاء، جهان و خودم راحت هستیم خودمان هستیم. با خودم یک به یک هستم می نویسم و ظهور خودم را روی صفحات  می بینم.  من از جریان نزدیک شدن خودم  به خودم عکس ذهنی می گیرم.  و این عکسها به یادگار در این صفحات حک می شوند.  

 بعد از ظهر هدایت شدم به یک اپیزد بسیار جالب توی صفحه  danisaadati مصاحبه با فرناز ومهران بود. دیدم و گوش کردم. چیز های زیادی یاد گرفتم و همه ی این افراد را تحسین می کنم به خاطر شجاعت داشتن بخاطر موفق شدن بخاطر سپاسگزار بودنشان این افراد با اینکه سن بالایی ندارند چه پیشرفتهای خوبی را تجربه کردند. و اینکه من هنوز به تجربه های دلخواهم نرسیدم فقط به خودم و باورهایم  مربوط است.

من با دیدن این افراد می فهمم سطحی نگر بودم با اینکه سنم از آنها بالاتر است ولی به خود باوری نرسیدم و این ایمان در من عمیق شکل نگرفته است. و باید روی خودم خیلی کار کنم. خدایا هزاران بار برای این اتفاقات جالب و جذاب در زندگیم سپاسگزارم.

امروز هم یک روز استثنایی بود. ممنونم که شهود را در من قوی تر کردی و توانستم هدایتها را درک کنم و استفاده کنم. خدایا قدمها را یکی یکی نشانم می دهی. نشانه ها را دریافت کردم خداجونم به دیده ی منت، اصلاحم را قبول می کنم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *