زهره نبی زاده

یادداشت روزانه

یادداشت

یادداشت روزانه 

امروز 17دی ماه 1402 است یادداشت روزانه را می نویسم.

امروز همه چیز آرام است. آیا این آرامش خوب است یا نه؟

یکنواختی و آرام بودن، آب پاک را هم به لجن می کشد.

همیشه کلی حرکت و پویایی داریم که به  آرامش برسیم. چرا؟

دوست داریم همه ی کارها را سریع انجام بدهیم تا به آرامش برسیم. چرا؟

رانندگان زیادی را می شناسم و در خیابان می بینم که با نهایت سرعت و کلی خلاف و مسیرهای انحرافی می خواهند زود به مقصد برسند. تا جایی آرام بگیرند چرا؟

این سرعت برای رسیدن به آرامش چه معنی می دهد؟

من می خواهم از چه کسی جلو بزنم  می خواهم به کجا برسم و چه تجربه ای داشته باشم؟

 می خواهم آخر عمرم چه کشفی از زندگی داشته باشم؟

 امروز درک کردم. نمی خواهم از زندگی لذت ببرم و سعادتمند شوم بلکه می خواهم برای معناهایی از زندگی که برایم تعریف شده، بدو بدو  کنم  و بعد از آن  فکر  کنم  به آرامش رسیده ام.

این آرامش نیست این سکون است.

زندگی را یک مسیر، آب نمی بینیم که باید جرعه جرعه سرکشید و مزه کرد. بلکه یک مقصد می بینم که انتهایی ندارد. 

ته این انتها سکون هست اما آرامش نیست.

این سکون را آرامش تعبیر کردم.

به عمق زندگی ام فکر می کنم می بینم که من دوست دارم در کنار پویایی زندگیم که هر لحظه در حال تغییر است و مرا به حرکت کردن در این مسیر سوق می دهد. لذت بودن در این لحظه را با آرامش تجربه کنم. آرامش در دل پویایی، حرکت و تغییر معنا دارد.

نوشتن همیشه شفاست. همیشه یاد دهنده است. من از نوشتن یاد می گیرم. جوابها در دل نوشتن نهفته است. 

امروز از این یادداشت روزانه یاد گرفتم که در همین لحظه ی متغییر پویا، آرامش من نهفته است. 

 

 

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *