«قصه کوتاه ترین فاصله میان انسان و حقیقت است.» آنتونی دملو
کتاب قصه هایی که می چسبند، دروازه ی جدیدی از روایت قصه ها در کسب و کارها را به من آموخت. در کتاب قصه هایی که می چسبند، خانم کیندرا هال به خوبی در مورد روایت انواع قصه هایی که باید یک کسب و کار در اذهان مخاطبان به جا بگذارد حرف زده است. و چگونگی روایت آنها را به مخاطب با مثال های عالی آموزش می دهد.
در دنیای پررقابت امروز، داستانسرایی هنر حقیقی موفقیت است. با ایجاد ارتباط عاطفی و الهامبخش از طریق داستانها، میتوانیم برند خود را فراتر از محصولات و خدمات معرفی کنیم. هر داستان فرصتی است تا مخاطبان را به سفری شگفتانگیز دعوت کنیم؛ سفری که در آن نه تنها ارزشهای برند ما نمایان میشود، بلکه تاثیر عمیقی بر زندگی آنها خواهد گذاشت. بیایید با هم برند خود را به یک داستان بدل کنیم، داستانی که در ذهنها و دلها ماندگار خواهد شد.
قصه ها قدرتمند هستند
او باور دارد و می گوید: «قصه سرایی یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای کسب و کارهاست. باعث جلب توجه مشتریان، سهامداران و افراد بااستعداد می شود، بر آن ها نفوذ دارد و آن ها را تغییر می دهد و فراتر از آن، شکاف های کسب و کار را با پل هایی ماندگار می بندد.
اما چطور چنین اتفاقی می افتد؟ چطور چیزی به سادگی یک قصه می تواند در کسب و کار بسیار قدرتمند عمل کند؟ برای درک این موضوع و آغاز فرایند یافتن و تعریف کردن داستان های خود، باید به منبع آغازین قصه ها در گوینده و مکانی که داستان ها در شنونده، به عنوان خانه ی خود، برمی گزینند، یعنی مغز، سفر کنیم.»
«قصه زبان مغز است.» ایزا کران، نابغه ی قصه ها
البته خانم کیندرا هال طی سالها تجربه، مطالعه و درک قصه ها به بهترین شکل می تواند قصه های درست را در زمان درست و مکان درست بیاورد که اثرگذارترین حالت ممکن را داشته باشند. و از تجربیات مختلف خود در زمینه ی قصه های ماندگاری که اثری عمیق بر ذهن خودش و مخاطبینش داشته است پرده برداری می کند.
او در کتاب قصه هایی که می چسبند، از قصه های کوتاه و بلندی که براحتی توانستند کسب و کارهای مختلف را دگرگون کنند رونمایی می کند. داستان های به ظاهر ساده که به عمق جان مخاطب نشسته و در مغزش به یادگار مانده اند.
«هرکسی در کسب و کارش شکافی دارد که می خواهد پر کند، و قصه ی خوب همان پلی است که به درد این شکاف می خورد.»
«مدام می شنویم که قصه ها جدیدترین و بزرگ ترین ابزار تجارت است و از قصه گویی هرکاری ساخته است: از کمک به رهبران برای برقراری ارتباط گرفته تا انگیزه دادن به تیم های فروش و جذب مشتریان رقبا. فقط سوال این جاست که چه قصه هایی باید گفت؟ و مهم تر این که چطور باید گفت؟»
در این کتاب شما با 4 مولفه ی قصه ای فوق العاده آشنا می شوید
- شخصیت های ملموس
- احساسات واقعی
- لحظه های مهم
- جزئیات خاص
شخصیت های ملموس
«ما نیازی به قهرمان نداریم بلکه به شخصیتی ملموس نیاز داریم کسی که به او اهمیت می دهیم و یا با او ارتباط برقرار می کنیم.»
احساسات واقعی
«منظور از احساسات چیزی نیست که گیرنده ی داستان تجربه می کند، بلکه چیزی است که شخصیت ها حس می کنند یا در شرایط قصه تنیده شده است. عدم وجود احساس به معنی نبود حس همدردی است و نبود همدردی به معنی کاهش اثر پیام.»
لحظه ی مهم
«قصه برای آن که جذاب باشد، باید لحظه ی خاصی از زمان یا مکانی فیزیکی را در خود جای داده باشد.»
جزئیات خاص
«مولفه ی جزئیات خاص شامل استفاده از جزئیات و تصویرهایی خاص، توصیفی و گاهی غیره منتظره ای است که به مخاطب مورد نظر مربوط می شوند تا بتوانیم دنیایی بسازیم که وقتی مخاطب واردش شد برایش آشنا باشد. هر چه جزئیات ظریف تر باشد، بهتر است.»
«بازاریابی دیگر وابسته به چیزهایی که تولید می کنید نیست، بلکه وابسته به قصه هایی است که روایت می کنید.» ست گادین، نویسنده و کارآفرین
در ادامه به معرفی چهار مدل قصه که برای هر کسب و کاری لازم است تا گفته شود. می پردازد. و معتقد است که اگر این قصه ها به درستی و در جای خودش گفته شوند کسب و کار را متحول می کنند.
- قصه ارزش
- قصه موسس
- قصه هدف
- قصه مشتری
قصه ارزش
«اولین شکاف در کسب و کار شکاف ارزش است؛
شکاف میان مشکل و ارزش راه حل یا شکاف میان محصول و ارزشی که برای مشتری دارد.
قصه موسس
«پشت هر کسب و کار قصه ای از موسس چگونگی شروع آن کسب و کار هست.»
قصه هدف
«قصه های هدف اساسن به هم راستاسازی و الهام بخشی ذاتی می پردازند. هر چه سازمان بزرگ تر شود، این دو موضوع مهم تر می شوند. هم راستایی و الهام بخشی در کنار هم ایجاد هدف می کنند و شما برای پیشرفت به هر دو آن ها نیاز دارید. خوشبختانه قصه ی هدف می تواند به روش ها و دلایل مختلف تیم ها را هم راستا کند.»
قصه مشتری
«برندسازی یعنی اینکه مردم در غیاب تان در موردتان حرف می زنند.» جف بیزوس
«قصه مشتری با اینکه شاید نشانگر ارزش باشد، اما خود مشتری آن را روایت می کند»
این چهار مدل قصه مهمترین بخش کتاب قصه هایی که می چسبند، را به خود اختصاص داده است و با درک کامل توضیات و تمرینات اختصاصی حتمن تبدیل به یک قصه گوی کسب و کار خواهید شد.
نتیجه گیری
کتاب قصههایی که میچسبند، نوشته کیندرا هال، بهطور جامع و عمیق به دنیای قصهگویی و تأثیر آن در کسبوکار میپردازد. هال، با استناد به سالها تجربه و مطالعاتش، به ما نشان میدهد که چگونه قصههای درست میتوانند در زمان و مکان مناسب، تأثیرگذارترین حالت ممکن را ایجاد کنند. او بر اهمیت قصهها بهعنوان ابزاری قدرتمند در دنیای تجارت تأکید میکند و به ما یادآوری میکند که قصههای خوب میتوانند شکافهای موجود در کسبوکارها را پر کنند و ارتباطات عمیقتری بین افراد ایجاد کنند.
کتاب قصههایی که میچسبند، به ما چهار مولفهی کلیدی قصهگویی را معرفی میکند: شخصیتهای ملموس، احساسات واقعی، لحظههای مهم و جزئیات خاص. هر یک از این مولفهها بهنوعی به قدرت اثرگذاری داستان کمک میکنند و به مخاطب اجازه میدهند تا بهراحتی با داستان ارتباط برقرار کند.
علاوه بر مولفهها، کیندرا هال چهار مدل اصلی قصه را نیز برای کسبوکارها معرفی میکند: قصه ارزش، قصه موسس، قصه هدف و قصه مشتری. درک و تسلط بر این مدلها نهتنها به جذب مشتریان کمک میکند، بلکه همچنین به ایجاد برند قویتر و ماندگارتر در ذهن مخاطبان منجر میشود.
بهطور خلاصه، «قصههایی که میچسبند» نهتنها یک راهنمای عملی برای داستانگویی در کسبوکارها است، بلکه به ما یادآوری میکند که قصهها فلسفهای عمیق و تأثیرگذار در ارتباطات انسانی هستند. از طریق بهکارگیری درسهای این کتاب، هر کس میتواند به یک قصهگوی ماهر تبدیل شود و به نوعی تاثیرگذاری بینظیری در دنیای تجارت داشته باشد.