به نام خداوند لوح و قلم          حقیقت نگار وجود و عدم

چگونه شجاعانه زندگی کنیم

در این مقاله می خوانیم

وقتی انتخاب کردی که به عنوان یک نویسنده توانا زندگی خودت را شروع کنی پس باید چگونه شجاعانه زندگی کنیم را یاد بگیری تا با چالشها و موانع به راحتی برخورد کرده و از آنها گذر کنی.  باید سعی کنی که شجاعانه به دل ترسها بروی و با شناخت آنها راه حل ها را کشف کنی و از آنها بگذری.

چگونه شجاعانه زندگی کنیم و ترس نداشته باشیم

از وقتی که تصمیم گرفتم شجاعانه زندگی کنم جهان رنگ و ژست بهتری برایم گرفت. جهان اطراف ما نسبت به عملکرد ما هوشمند است. 

تصمیم گرفتم به دل یکی از ترس های کوچکم بروم. کوتاه کردن موهایم اتفاق عجیبی افتاد دخترم تولد دعوت شد از من خواهش کرد که همراش آرایشگاه بروم آنجا دوستم را دیدم موهایش را کوتاه می کرد. به من پیشنهاد داد زهره جون چرا موهایت را کوتاه نمی کنی خجالت کشیدم بگویم که می ترسم (فکر می کردم موهایم را کوتاه کنم خیلی زشت می شوم!) همین طور مردد بودم. که گفت: «بیا موهامان را هم مدل کوتاه کنیم، مهمان من» حس عجیبی داشتم در عمل انجام شده قرار گرفتم و این کار را انجام دادم. 

تا زمانی که تصمیم جدی برای رفتن تو دل این ترسم نگرفته بودم، بارها به همین دلیل آرایشگاه رفتم و هر دفعه به دلیلی لغو شد و من خانه برگشتم.

پس اولین مرحله که چگونه شجاعانه زندگی کنیم، پذیرفتن ترس است

تا زمانی که ترس را نپذیریم نمی توانیم آن را بشناسیم و راه های مقابله با آن را پیدا کنیم.

چطوری بپذیریم که ترس داریم؟

آگاهی:

اولین گام برای پذیرش ترس، آگاه شدن از وجود ترس و شناخت آن است. باید به خود اجازه دهیم که احساساتمان را درک کنیم و ترس‌های خود را شناسایی کنیم.

قبول کردن آن:

بپذیریم که ترس بخش طبیعی و قابل فهمی از زندگی است. و گاهی واکنشی غریزی است نسبت به جهان اطراف مان داریم که به ما کمک می کند تا از خطر دور شویم. این ترس، مفیداست ولی نوع دیگری از ترس هست که بازدارنده از انجام کارهای درست است و باعث زمین گیر شدن و بی حرکتی ما می شود. ترس های مضر، که باید آنها را بشناسیم.

تحلیل:

می توانیم با سوال کردن به تحلیل عمیق ترس‌هایمان بپردازیم. پرسش‌هایی همچون “چرا این ترس وجود دارد؟” و “چه اتفاقی می‌افتد اگر این ترس را شکست دهم؟” می‌توانند برای شناخت و مدیریت ترس‌هایتان مفید باشند.

اقدام:

پس از شناسایی و پذیرش ترس، می‌توانیم به تدریج اقداماتی برای مقابله با ترس انجام دهیم. می‌توانید با تمرین و آموزش رویکرد جدیدی داشته باشیم و راحت تر با ان روبرو شویم و به مرور آن را کاهش دهید.

اما یکی از بهترین و کمک کننده ترین راه حل ها نوشتن است.

اولین و بهترین کار این است که نوشتن را ابزار مناسبی برای هر کاری در زندگی انتخاب کنیم.

نوشتن از اولین ابزارهای ارتباطی ما بوده است.حتی قبل از اختراع خط و الفبا! باستان شناسان روی دیوار غارهای هزاران سال پیش نقاشی های واضح و عجیبی از ارتباط برقرار کردن انسانهای اولیه با هم پیدا کرده اند. که بگونه ای ارتباط نوشتاری محسوب می شود.

پس نوشتن را بعنوان درمان بپذیر و ازش بهترین استفاده را بکن. با نوشتن یاد میگیریم که چگونه شجاعانه زندگی کینم.

بهترین تمرینات نوشتاری برای غلبه بر ترسهایمان

1. آزاد نویسی :

هر روز چند دقیقه بنویسید و در آن به احساسات، تجربیات و تفکرات خود بپردازید. سعی کنید ذهنتان را آزاد بگذارید. و بدون هیچ قید و شرطی بنویسید. آزادانه و رها، بگذارید ترسهایتان بدون هراس روی کاغذ نوشته شوند.

بعدن زمان دارید انها را پاک یا اصلاع یا دور بریزید پس از نوشتن نترسید قرار نیست هیچ کس این نوشته ها را بخواند این شما هستید و این صفحه خالی تا دلتان می خواهد بنویسید و از ابراز کردن خود هراسی به دل راه ندهید. این کار به شما کمک می‌کند تا بهتر خودتان و ترسهایتان را بشناسید.

2. نوشتن دربارهٔ گذشته خود:

نوشتن داستان زندگی و تجربیات گذشته‌تان می‌تواند به شما کمک کند که نقاط قوت و ضعف خود را بهتر بشناسید و برای آینده برنامه‌ریزی کنید.

نوشتن در مورد تجربیات گذشته می تواند به شما کمک کند تا در مورد علل اصلی ترس های خود بینش پیدا کنید. با درک اینکه ترس های شما از کجا سرچشمه می گیرند، می توانید به طور موثرتری به آنها رسیدگی کنید.

ممکن است دیدگاه جدیدی نسبت به تجربیات خود به دست آورید. این تغییر در دیدگاه می تواند به شما کمک کند ترس های خود را مجدداً ترسیم کنید و آنها را از دید دیگری ببینید.

مستندسازی مبارزات گذشته و چگونگی غلبه بر آنها می تواند توانمندساز باشد. این به عنوان یادآوری قدرت و انعطاف پذیری شما عمل می کند و اعتماد به نفس شما را در مواجهه با ترس های فعلی افزایش می دهد.

با نوشتن درباره گذشته، می‌توانید بینش‌های ارزشمندی به دست آورید، احساسات را پردازش کنید، دیدگاه‌ها را تغییر دهید و به خودتان قدرت دهید که بر ترس‌هایتان غلبه کنید.

3. نامه نویسی به خود:

نامه‌ای به خود بنویسید و در آن اهداف، آرزوها و انتظارات خود را مطرح کنید. این کار می‌تواند به شما کمک کند تا اهدافتان را مشخص تر کنید. وقتی از بیرون به خودتان نگاه می کنید شناخت بهتری نسبت به اعمال و رفتار خود خواهید داشت. با نامه نوشت به خودتان فرصت محبت کردن و دوست داشتن بهتر خود را پیدا می کنید و این طور می توانید شناخت بهتری از ترسهای درونی داشته باشید و راهکارهای بهتری را نسبت به حل آنها پیدا می کنید.

4. پرسش و پاسخ:

پرسش‌هایی مانند “چه چیزهایی مرا خوشحال می‌کند؟” یا “چه چیزهایی در زندگی‌ام بیشتر برایم معنا دارند؟” یا “چرا من از این موضوع می ترسم؟” ” از کی و چطوری این ترس در وجود من شکل گرفته است؟” بپرسید و به آن‌ها پاسخ دهید. این کار به شما کمک می‌کند تا ارزش‌ها و اولویت‌های خود را بهتر درک کنید

باید هر روز به این سوال پاسخ بهتری بدهیم که چگونه شجاعانه زندگی کنیم. و یکی از بهترین پاسخ ها این است که خودت باش. چون خودت بودن در این دوره ای که دنیا پر از فریب و جلوه گری شده خودت بودن شجاعت بسیاری می خواهد.

و سخن آخر

در یک زندگی شجاعانه و بی‌ترس، انسان می‌تواند به عنوان یک نور پراکنده در تاریکی‌های زندگی برجسته شود. با خروج از منطقه راحتی و پذیرش چالش‌ها، او می‌تواند به ارتفاعاتی از موفقیت و خلقیت نوید بدهد که تا آنجا تصورش را نمی‌کرد.

در این زندگی، انگیزه و اعتماد به نفس باعث می‌شوند که انسان به تجارب جدید بپردازد و به دنبال رویاهای خود بگردد. او به جای ترس از شکست، آن را به عنوان یک درس مهم و فرصت برای رشد دانسته و هر روز، با شور و اشتیاق به رویاهایش پایبند باشد.

زندگی شجاعانه و بی‌ترس می‌تواند به یک سفر هیجان‌انگیز و پر رنگ تبدیل شود که انسان به واقعیت‌های جدیدی از خود و دنیای اطراف خود پی ببرد. این سفر، با اعتقاد به قدرت داخلی و انعطاف پذیری در برابر تحولات زندگی، می‌تواند به یک تجربه بی‌نظیر و الهام بخش تبدیل شود.

زهره نبی زاده

زهره نبی زاده

زهره نبی زاده هستم. علاقمند به نویسندگی و تولید محتوا هستم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست − هشت =