آیا استعداد نویسنده شدن را دارم؟
اگر شما توانایی خواندن و نوشتن را دارید به احتمال 90%توانایی نویسنده شدن را دارید. 10% هم برای این است که با صبر در این کار بمانید، تا صاحب سبک شوید.
دو سال ابتدایی زندگیمان را در سکوت بسر می بریم تا صداها و نواها را درک کنیم و بعد از آن زبان به سخن می گشایم و از همان لحظه توان نویسنده شدن را داریم چرا؟
چون در ذهن ما چیزی به اسم واگویه های ذهنی هست که فرمان عمل و رفتار ما را در دست می گیرد و ما براساس آنها عملکرد و رفتاری را از خود بروز می دهیم.
آیا فرزند خود را دیده اید وقتی از او می خواهید عملی را انجام ندهد برعکس آن کار را انجام می دهد چون چیزی در ذهنش او را وادار به مخالفت می کند. و به او می گوید تو دوست داری این وسیله را پرت کنی تا ببینی چه اتفاقی رخ خواهد داد!
این پیچیدگی رفتاری نشان می دهد ما همیشه با یک من ذهنی در گفت و گو هستیم. نویسنده های بزرگ از زمانی که خودشان را شناختند و نوشتن را یاد گرفتند شروع به نوشتن همین واگویه ها و تصوراتشان می کنند. آنها چه با استاد و آموزش و چه خود آموز یاد می گیرند آنچه در ذهن شان می گذرد را در قالب های متفاوت بروز بدهند و بنویسند. تنها تفاوت در باورکردن خودشان و ثبت و بروز این توانایی است.
آنها مطالب ذهنی شان را دسته بندی می کنند و می نویسند و هر چقد این کار را بیشتر انجام می دهند در این کار ماهرتر می شوند و ماهیچه های ذهنی آنها قویتر می شود. و قدرت تصور و تخیلشان بیشتر می شود. آنها می توانند دنیای جدیدی را در دنیای واقعی بسازند که انسانهای زیادی آن را دوست دارند و اینگونه داستان ها، رمان ها، مقالات، شعرها بوجود می آیند و نویسنده، نویسنده می شود.
هر کسی توانایی نویسنده شدن را دارد. با کمترین امکانات فقط یک قلم، کاغذ و قدرت تخیلات با واگویه های ذهنی که ایده ساز بسیار خوبی برای این کار است، پس همین حالا نویسنده شدن را شروع کنید.
ما توانایی نویسنده شدن را داریم؟
همه ی ما وقتی مشکلی یا دردی داریم با نوشتن و خزیدن به غار تنهایی در خلوت خود حال خودمان را خوب می کنیم. از هر دری سخنی می نویسیم تا روح ناآرام خود را آرام کنیم. پس ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
اگر شادی هایمان را با عکسی ثبت می کنیم که در زیرش نوشته ایم «این بماند به یادگار از خوش ترین لحظه زندگی» این یعنی ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
اگر از گویش با زبان مادری لذت می بریم و هر کلمه و حرفی که می زنیم شوقی در درونمان جان می گیرد که دوست داریم بیشتر و بیشتر حرف بزنیم یعنی ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
اگر در کشوری غریب از دیدن یک هم زبان و هم گویش خوشحال می شویم و از هر دری با او سخن های تازه می گوییم و خاطرات تلخ و شیرین روزگار غربت را بازگو می کنیم و از هم صحبتی با او لذت می بریم. ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
اگر با نوشتن به درونی ترین قسمت قلبمان نفوذ می کنیم و خاطرات عشق نافرجام خود را در دفترچه خاطراتمان ثبت می کنیم و آن را تبدیل به ناب ترین رمان زندگی می کنیم. ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
اگر با دیدن خودمان در آینه کلی حرف برای گفتن با خود داریم و با خود در گفت و شنودیم و دوست داریم آنها را ثبت و ضبط کنیم ما توانایی نویسنده شدن را داریم!
کلی دلیل هست که از ما یک نویسنده ی حرفه ای می سازد. و تنها شرطش استفاده از ابزاری بنام ثبت کردن است. کافی است قلم را دست بگیریم و صفحه را سیاه کنیم و این یک شروع است حتمن نباید بهترین باشیم تا شروع کنیم! کافی است خودمان را روی صفحات پیدا کنیم.
آری همه از زمانی که فراگیری یک زبان را شروع می کنیم و نوشتن را یادمی گیریم می توانیم یک نویسنده باشیم. تنها نقطه متمایز کننده باور کردن این موضوع است که نویسندگی یک شغل نیست عشق به زندگی است که می تواند در وجود جامعه ما جریان داشته باشد.
شریان اصلی تفکرات جامعه از ثبت اظهارات، عواطف، عشق، سیاست، فرهنگ، آموزش، تربیت و نوع نگاه بوجود می آید. چیزی که ثبت شده آن هم در هر نوع قالب چه داستان، رمان، تاریخ… حتی اگر یادداشتی کوچک لای یک دفتر سررسید کهنه باشد تاریخی را ثبت کرده است که یک نویسنده آن را نوشته است.
حتی خانم خانه داری که روزگاری لیست خریدش را از پشت پرده به شوهرش داده تا بگیرد یک نویسنده به حساب می آید.
تنها استعدادی که برای درک توانایی نوشتن و نویسنده شدن باید در خود پیدا کنیم عشق به نوشتن است چقد دوست داری بنویسی یا تلاش می کنی بنویسی؟ مهمترین کار این است که آن را به یک روتین و لذت همیشگی تبدیل کنید. تبریک حالا تو یک نویسنده هستی!
دلایل زیادی وجود دارد که ما باید یک نویسنده شویم. ما اگر می خواهیم زندگی را در سطح بالاتری تجربه کنیم و درک درستی از محیط پیرامونمان داشته باشیم باید تبدیل به یک نویسنده شویم.
اما لزومی ندارد که حتمن یک نویسنده صاحب سبک شویم. همین که بخش کوتاهی از روزمان را به نوشتن اختصاص بدهیم کافی است. و اگر به انتشار آثارمان علاقه داشته باشیم نویسنده محبوبی خواهیم شد.
می دانید چرا؟
چون ما انسانها فقط در نوع ظاهر و فیزیک بدنی شبیهه هم نیستیم بلکه در نوع تفکر و دیدگاه و خواسته ها هم اشتراکات بسیاری داریم پس خیلی از افراد شبیه ما فکر می کنند و از خواندن نوشته های ما لذت خواهند برد. برای همه ی ما جذاب است که بدانیم دیگران هم مثل ما فکر می کنند یا رفتاری را دارند! این موضوع باعث احساس شعف درونی در ما می شود.
چرا فکر می کنیم نویسنده شدن سخت است؟
چون به عنوان یک شغل به آن نگاه می کنیم وقتی به این فکر کنی که یک نویسنده رمان، مدت طولانی از عمرش را صرف نوشتن آن کرده است، شخصیت ساخته و داستانی را با تخیلاتش ساخته و پرداخته است. فکر می کنی که چه کار سخت و طاقت فرسایی را انجام داده است.
البته برای ما سخت است چون عشق به نوشتن را در ذات خود پنهان می کنیم و حتی حاضر نیستیم یک یادداشت ساده از اولویت کارهایی که هر روز باید انجام دهیم را بنویسیم!
حتی اجداد ما با نداشتن هیچ سوادی سرودها و داستانهایی را سینه به سینه نقل کرده که هنوز هم نقل محافلشان است شاهنامه را از حفظ خواندن، غزلیات حافظ که درس زندگی را به هر کدام از ما می دهند هنوز هم با شور دهان به دهان روایت می شوند.
اینها از همه ی ما نویسنده ساخته است و ما در بطن وجودی خود عشق به نویسنده شدن را داریم تنها کاری که لازم است انجام دهیم بسط و گسترش آن در وجودمان است و مثل هر مهارتی باید آن را پرورش دهیم. مثل گیاه باید به آن آب و کود دهیم.
ما توانایی نویسنده شدن را داریم. و می توانیم استادانه و اثر بخش بنویسیم. نویسندگی یک هنر و مهارت است که نیاز به تمرین و یادگیری دارد. اگر میخواهید نویسنده ماهر شوید با این 10 تمرین جادویی به این رویا دست یابید.
10 تمرین جادویی
- یادداشتهای روزانه
- آزاد نویسی
- مطالعه و تجزیه و تحلیل آثار
- رونویسی
- نظم در نوشتن
- یادگیری
- بازخورد گرفتن
- ویرایش و بازنویسی
- انتشار آثار
- پایداری و صبر
1. تمرین اول: یادداشت های روزانه
می توانیم از ساده ترین کارها شروع کنیم یادداشتهای روزانه، در آغاز روز از کارهای که می خواهیم در طول روز انجام دهیم لیستی تهیه کنیم. و در پایان روز از عملکرد خود بنویسیم.
2. تمرین دوم: آزاد نویسی
آزاد نویسی را در برنامه خود داشته باشیم هر روز زمانی را به نوشتن آزادانه افکارمان اختصاص بدهیم بدون هیچ پیش داوری هر آنچه که به ذهنمان می رسد را بنویسیم با آزاد گذاشتن ذهن قدرت خلاقیت آن را افزایش می دهیم و در آینده نزدیک از نتیجه همین عمل ساده شگفت زده خواهیم شد. و باعث می شود ایده ها و نوآوری های بی نظیری در ذهنمان شکل بگیرید
3. تمرین سوم: مطالعه و تجزیه وتحلیل آثار
با مطالعه ی سبک های مختلف مثل شعر، داستان، رمان، کتابهای متنوع و آثار مشهور اطلاعات خود را بالا بریم و به تجزیه و تحلیل آنها بپردازیم و خود را جای نویسنده بگذاریم اگر من این رمان یا داستان را می نوشتم چطور شروع می کردم یا چه پایانی را برای آن در نظر می گرفتم تا داستان را جذاب تر کند.
4. تمرین چهارم: رونویسی
رونویسی از روی آثار بزرگان، هر روز حتی یک صفحه از آثار آنها را رونویسی کنیم تا به فضای احساسی نویسنده نزدیک شویم و جایگاه خودمان را در نوشتن محک بزنیم.
5. تمرین پنجم
نظم در نوشتن یکی از مهمترین تمرینات است چون تا نوشتن به یک روتین زندگی مان تبدیل نشود ما نویسنده نمی شویم. یعنی یک نویسنده ماهر نمی شویم. حتی اگر چند خط باشد. شاید همیشه عشق به یک کار در وجود ما نجوشد اما اجبار به بودن در یک کار، آن را تبدیل به عشق ما می کند. حتی اگر خودمان باور نداشته باشیم!
6. تمرین ششم: یادگیری
هرگز ا ز آموزش و یادگیری غافل نشو. هر روز در حال یادگیری باش یعنی آموزش در حین یادگیری ما را تبدیل به یک متخصص می کند. باید یادبگیریم که چگونه بهتر بنویسیم و برای بهتر نوشتن پایانی وجود ندارد.
7. تمرین هفتم: بازخورد گرفتن
بازخورد گرفتن؛ به گروههای نویسندگی بپیوندید و آثار خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. بازخورد دیگران میتواند به شما کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید.
8. تمرین هشتم: ویرایش و بازنویسی
با ویرایش و بازنویسی آثار خود آنها را بهبود دهید. این مرحله بسیار مهم است و به شما کمک میکند تا نوشتههای بهتری تولید کنید.
9. تمرین نهم: انتشار آثار
با انتشار آنلاین آثار خود در وبلاگها یا سایتهای ادبی خودتان را محک بزنید. در معرض دید بودن، اجازه بازخورد گرفتن را بیشتر می کند و بهتر خودمان و نوع نوشتن خود را خواهیم شناخت. در ضمن این کار کمک میکند تا خوانندگان بیشتری پیدا کنید.
ارسال به ناشران: اگر رمان یا داستان کوتاهی نوشتهاید، میتوانید آن را به ناشران ارسال کنید.
10. تمرین دهم: پایداری و صبر
پایداری: نویسندگی یک فرآیند طولانی است و ممکن است با چالشهایی مواجه شوید. مهم است که به نوشتن ادامه دهید و ناامید نشوید.
صبر: موفقیت در نویسندگی زمان میبرد. صبور باشید و به تلاشهای خود ادامه دهید.
نتیجهگیری
نویسنده شدن یک سفر جادویی است که با تمرین، یادگیری و اشتیاق آغاز میشود. همانطور که با یادداشتهای روزانه، آزاد نویسی و مطالعه آثار نویسندگان دیگر مهارتهای خود را پرورش میدهید، به یک دنیای بیپایان از خلاقیت دست پیدا خواهید کرد. هر کلمه و جملهای که مینویسید، گامی به سوی موفقیت شماست. فراموش نکنید که بازخورد را بپذیرید و با ویرایش و بازنویسی، آثار خود را بهبود ببخشید. در این مسیر، صبر و پشتکار کلیدهای اصلی هستند. به یاد داشته باشید که هر نویسنده بزرگ، روزی از جایی آغاز کرده و شما نیز با این ده نکته، میتوانید دنیای خود را با کلمات بسازید!